معنی فارسی openheartedly

B1

با روحیه‌ای باز و صمیمی، بدون قید و شرط و به دور از تعصب به دیگران نزدیک می‌شود.

In a manner that is sincere, transparent, and free from biases.

example
معنی(example):

او با قلبی باز احساساتش را با دوستانش به اشتراک گذاشت.

مثال:

She openheartedly shared her feelings with her friends.

معنی(example):

او انتقادها را با دل باز پذیرفت و بهبود یافت.

مثال:

He openheartedly accepted the criticism and improved.

معنی فارسی کلمه openheartedly

: معنی openheartedly به فارسی

با روحیه‌ای باز و صمیمی، بدون قید و شرط و به دور از تعصب به دیگران نزدیک می‌شود.