معنی فارسی operculiform
B1اپرکیولشکل، به شکلی گفته میشود که شبیه اپرکیول یا پوشش محافظ است.
Having the shape of an operculum or a lid-like structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل اپرکیولشکل صدف در شناسایی آن کمک میکند.
مثال:
The operculiform shape of the shell helps in its identification.
معنی(example):
او یک طراحی اپرکیولشکل برای مجسمهاش ایجاد کرد.
مثال:
He created an operculiform design for his sculpture.
معنی فارسی کلمه operculiform
:
اپرکیولشکل، به شکلی گفته میشود که شبیه اپرکیول یا پوشش محافظ است.