معنی فارسی ophicleide
B2یک ساز بادی برنجی با طنین خاص که در قرن نوزدهم محبوب بود.
A brass musical instrument in the tuba family with a unique sound.
- noun
noun
معنی(noun):
A keyed brass baritone bugle, now replaced by the tuba in orchestral music
example
معنی(example):
اوفیکلاید ساز بادی برنجی است که صدای منحصر به فردی دارد.
مثال:
The ophicleide is a brass instrument with a unique sound.
معنی(example):
او اوفیکلاید را در گروه نوازندگان راهپیمایی نواخت.
مثال:
He played the ophicleide in the marching band.
معنی فارسی کلمه ophicleide
:
یک ساز بادی برنجی با طنین خاص که در قرن نوزدهم محبوب بود.
