معنی فارسی ophidious
B2مرتبط با مارها، یا به معنای مارگونه.
Relating to or resembling snakes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مار اوفیدیوس از میان علفها خزید.
مثال:
The ophidious serpent slithered through the grass.
معنی(example):
موجودات اوفیدیوس معمولاً در مکانهای مرموز زندگی میکنند.
مثال:
Ophidious creatures often dwell in mysterious places.
معنی فارسی کلمه ophidious
:
مرتبط با مارها، یا به معنای مارگونه.