معنی فارسی ophiomorphous
B1اُفیومورفوس به ویژگیهایی اطلاق میشود که موجوداتی را شبیه مارها میکند.
Describing something that has the form or characteristics of a snake.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی اوفیومورفوس مجسمه توجهها را جلب کرد.
مثال:
The ophiomorphous design of the sculpture drew attention.
معنی(example):
هنرمندان معمولاً از اشکال اوفیومورفوس برای نمادین کردن سازگاری استفاده میکنند.
مثال:
Artists often use ophiomorphous shapes to symbolize adaptability.
معنی فارسی کلمه ophiomorphous
:
اُفیومورفوس به ویژگیهایی اطلاق میشود که موجوداتی را شبیه مارها میکند.