معنی فارسی opinative
B2نظر دهنده، مرتبط با بیان نظرات و افکار.
Relating to or characterized by expressing opinions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت نظر دهنده او او را به یک شرکتکننده مکرر در بحثها تبدیل کرد.
مثال:
His opinative nature made him a frequent contributor to debates.
معنی(example):
بحثهای نظر دهنده میتوانند به درک و یادگیری بیشتر منتهی شوند.
مثال:
Opinative discussions can lead to greater understanding and learning.
معنی فارسی کلمه opinative
:
نظر دهنده، مرتبط با بیان نظرات و افکار.