معنی فارسی opiomaniac
B1شخصی که به طور وسواسگونهای به افیون متکی است یا اعتیاد دارد.
A person who is obsessively or habitually addicted to opiates.
- NOUN
example
معنی(example):
او به خاطر استفاده بیش از حدش به عنوان اوپیومانیاک شناخته شد.
مثال:
He was labeled an opiomaniac for his excessive use.
معنی(example):
اُپیومانیاک با اعتیاد دست و پنجه نرم میکرد.
مثال:
The opiomaniac struggled with addiction.
معنی فارسی کلمه opiomaniac
:
شخصی که به طور وسواسگونهای به افیون متکی است یا اعتیاد دارد.