معنی فارسی opisthion

B1

اوپیستیون به نقطه‌ای اشاره دارد که در پشت جمجمه قرار دارد و به استخوان‌های گردن مرتبط است.

The posterior bony protuberance of the skull.

example
معنی(example):

اوپیستیون یک نقطه استخوانی در پشت جمجمه است.

مثال:

The opisthion is a bony landmark at the back of the skull.

معنی(example):

دانشجویان پزشکی در کلاس‌های آناتومی درباره اوپیستیون یاد می‌گیرند.

مثال:

Medical students learn about the opisthion during their anatomy classes.

معنی فارسی کلمه opisthion

: معنی opisthion به فارسی

اوپیستیون به نقطه‌ای اشاره دارد که در پشت جمجمه قرار دارد و به استخوان‌های گردن مرتبط است.