معنی فارسی opisthography

B2

فرایند نوشتن به صورت معکوس که برای تولید اثر هنری خاص به کار می‌رود.

The process of writing in reverse, utilized for creating unique artistic effects.

example
معنی(example):

اوپیستوگرافی شامل نوشتن به صورت معکوس برای اثر هنری است.

مثال:

Opisthography involves writing in a reverse manner for artistic effect.

معنی(example):

هنرمندان گاهی از اوپیستوگرافی برای به چالش کشیدن چشم‌اندازهای سنتی استفاده می‌کنند.

مثال:

Artists sometimes use opisthography to challenge traditional perspectives.

معنی فارسی کلمه opisthography

: معنی opisthography به فارسی

فرایند نوشتن به صورت معکوس که برای تولید اثر هنری خاص به کار می‌رود.