معنی فارسی opportunist
B2فرصت‌طلب، شخصی که به دنبال بهره‌برداری از موقعیت‌ها و فرصت‌هاست، غالباً بدون توجه به اصول اخلاقی.
A person who takes advantage of opportunities, often with a focus on personal gain over ethical considerations.
- noun
noun
معنی(noun):
Someone who takes advantage of any opportunity to advance their own situation, placing expediency above principle.
example
معنی(example):
او به خاطر تصمیمات سریعش به عنوان یک فرصت‌طلب شناخته می‌شود.
مثال:
He is considered an opportunist for his quick decisions.
معنی(example):
یک فرصت‌طلب ممکن است نظراتش را برای بهره‌مندی شخصی تغییر دهد.
مثال:
An opportunist may change their opinions for personal gain.
معنی فارسی کلمه opportunist
:
فرصت‌طلب، شخصی که به دنبال بهره‌برداری از موقعیت‌ها و فرصت‌هاست، غالباً بدون توجه به اصول اخلاقی.
