معنی فارسی opposer
B1مخالف، شخصی که با کسی یا چیزی در تضاد است.
A person who opposes or disagrees with something.
- NOUN
example
معنی(example):
مخالف در طول جلسه نگرانیهای خود را ابراز کرد.
مثال:
The opposer voiced their concerns during the meeting.
معنی(example):
هر مخالف حق دارد نظر خود را بیان کند.
مثال:
Every opposer has the right to express their opinion.
معنی فارسی کلمه opposer
:
مخالف، شخصی که با کسی یا چیزی در تضاد است.