معنی فارسی oppositious

B1

متضاد، به چیزی اشاره دارد که در مقابل دیگری قرار دارد.

Referring to something that is arranged opposite to another.

example
معنی(example):

این گیاه الگوی رشد متضاد داشت.

مثال:

The plant had an oppositous growth pattern.

معنی(example):

در زیست شناسی، ساختارهای متضاد به آنهایی اشاره دارند که به طور متضاد در مقابل یکدیگر قرار دارند.

مثال:

In biology, oppositious structures refer to those that are arranged opposite to each other.

معنی فارسی کلمه oppositious

: معنی oppositious به فارسی

متضاد، به چیزی اشاره دارد که در مقابل دیگری قرار دارد.