معنی فارسی optically

B1

به شکل نوری؛ مرتبط با نور و نحوه تعامل آن با اشیاء.

In a manner related to optics; concerning the way light interacts with objects.

example
معنی(example):

تصویر به طور نوری تقویت شده بود تا کیفیت بهبود یابد.

مثال:

The image was optically enhanced to improve quality.

معنی(example):

لنزهای نوری شفاف اجازه می‌دهند نور بیشتری عبور کند.

مثال:

Optically clear lenses allow more light to pass through.

معنی فارسی کلمه optically

: معنی optically به فارسی

به شکل نوری؛ مرتبط با نور و نحوه تعامل آن با اشیاء.