معنی فارسی optimise
B1بهینه‌سازی، بهبود در عملکرد و استفاده بهینه از منابع برای دستیابی به نتایج بهتر.
To make the best or most effective use of a situation or resource.
- verb
verb
معنی(verb):
(originally intransitive) To act optimistically or as an optimist.
معنی(verb):
To make (something) optimal.
معنی(verb):
To make (something) more efficient, such as a computer program.
معنی(verb):
To become optimal.
example
معنی(example):
ما باید منابع خود را برای کارایی بهتر بهینه‌سازی کنیم.
مثال:
We need to optimise our resources for better efficiency.
معنی(example):
شرکت‌ها معمولاً فرآیندهای خود را بهینه‌سازی می‌کنند تا در زمان و هزینه صرفه‌جویی کنند.
مثال:
Companies often optimise their processes to save time and money.
معنی فارسی کلمه optimise
:
بهینه‌سازی، بهبود در عملکرد و استفاده بهینه از منابع برای دستیابی به نتایج بهتر.
