معنی فارسی opting

B1

در حال انتخاب یا تصمیم‌گیری در مورد یک گزینه خاص.

The act of making a choice or decision.

verb
معنی(verb):

To choose; select.

مثال:

He opted not to go.

example
معنی(example):

او در حال انتخاب تحصیل در خارج برای مدرک فوق لیسانس خود است.

مثال:

She is opting to study abroad for her master's degree.

معنی(example):

انتخاب یک استراتژی متفاوت ممکن است نتایج بهتری به همراه داشته باشد.

مثال:

Opting for a different strategy might yield better results.

معنی فارسی کلمه opting

: معنی opting به فارسی

در حال انتخاب یا تصمیم‌گیری در مورد یک گزینه خاص.