معنی فارسی oraculum
B2محل یا پیشگوی، بهویژه در فرهنگهای باستانی.
A prophetic utterance or a shrine where oracles are given; an oracle.
- NOUN
example
معنی(example):
در دوران باستان، مردم برای راهنمایی به ارکلوم مراجعه میکردند.
مثال:
In ancient times, people visited the oraculum for guidance.
معنی(example):
باور میشد که ارکلوم جوابهای واقعی ارائه میدهد.
مثال:
The oraculum was believed to provide true answers.
معنی فارسی کلمه oraculum
:
محل یا پیشگوی، بهویژه در فرهنگهای باستانی.