معنی فارسی orang
B2اورانگ به گونهای از پستانداران نرم و بزرگ اشاره دارد که در جنگلهای بارانی زندگی میکنند.
A large, arboreal primate of the family Hominidae, native to Southeast Asia.
- noun
noun
معنی(noun):
An orangutan.
example
معنی(example):
اورانگ، یک پستاندار بزرگ است که در جنگلهای بارانی بورنئو و سوماترا یافت میشود.
مثال:
The orang is a large primate found in the rainforests of Borneo and Sumatra.
معنی(example):
تلاشهای حفاظتی برای بقا اورانگ ضروری است.
مثال:
Conservation efforts are crucial for the survival of the orang.
معنی فارسی کلمه orang
:
اورانگ به گونهای از پستانداران نرم و بزرگ اشاره دارد که در جنگلهای بارانی زندگی میکنند.