معنی فارسی oranger
B1اورنجکار، کسی که به پرورش و فروش پرتقال مشغول است.
A person who cultivates or sells oranges.
- NOUN
example
معنی(example):
یک اورنجکار کسی است که پرتقال پرورش میدهد و میفروشد.
مثال:
An oranger is someone who grows and sells oranges.
معنی(example):
اورنجکار یک باغ زیبا پر از پرتقالهای رسیده داشت.
مثال:
The oranger had a beautiful orchard filled with ripe oranges.
معنی فارسی کلمه oranger
:
اورنجکار، کسی که به پرورش و فروش پرتقال مشغول است.