معنی فارسی orangutan
B2 /əˈɹæŋ.əˌtæn/نوعی میمون بزرگ و هوشمند که بیشتر در درختان زندگی می‌کند.
A large, intelligent ape native to Indonesia and Malaysia, known for its reddish-brown hair.
- noun
noun
معنی(noun):
An arboreal anthropoid ape genus Pongo consisting of two species, Pongo pygmaeus of Borneo and Pongo abelii of Sumatra, having a shaggy reddish-brown coat, long arms, and no tail.
example
معنی(example):
اورانگوتان به خاطر هوش و تاب خوردن در درختان شناخته می‌شود.
مثال:
The orangutan is known for its intelligence and swinging in trees.
معنی(example):
ما اورانگوتانی را در باغ‌وحش دیدیم که با اسباب‌بازی‌هایش بازی می‌کرد.
مثال:
We saw an orangutan at the zoo, playing with its toys.
معنی فارسی کلمه orangutan
:
نوعی میمون بزرگ و هوشمند که بیشتر در درختان زندگی می‌کند.
