معنی فارسی oratorial

B1

سخنوری، به قابلیت‌های فرد در ارائه و بیان سخنرانی‌ها اشاره دارد.

Pertaining to the skill or art of public speaking and delivering speeches.

example
معنی(example):

مهارت‌های سخنوری برای یک سیاستمدار موفق ضروری است.

مثال:

Oratorial skills are essential for a successful politician.

معنی(example):

او در دوره سخنرانی عمومی بر روی ارائه سخنوری تمرکز کرد.

مثال:

She focused on oratorial delivery during her public speaking course.

معنی فارسی کلمه oratorial

: معنی oratorial به فارسی

سخنوری، به قابلیت‌های فرد در ارائه و بیان سخنرانی‌ها اشاره دارد.