معنی فارسی orbicularly
B1به معنای حرکت یا قرارگیری به شکل دایرهای یا در یک مدار گرد است.
In a circular manner; resembling an orbit.
- ADVERB
example
معنی(example):
سیارات به صورت دایرهای در اطراف خورشید میچرخند.
مثال:
The planets orbit orbicularly around the sun.
معنی(example):
مرواریدها به صورت دایرهای بر روی میز چیده شده بودند.
مثال:
The beads were arranged orbicularly on the table.
معنی فارسی کلمه orbicularly
:
به معنای حرکت یا قرارگیری به شکل دایرهای یا در یک مدار گرد است.