معنی فارسی orbless
B1حالت یا ویژگی که در آن هیچ منحنی یا کروی وجود نداشته باشد.
Describing a state or feature that lacks any curvature or roundness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منظر پس از عبور طوفان بدون کروی به نظر میرسید.
مثال:
The landscape appeared orbless after the storm passed.
معنی(example):
حالت بدون کروی میتواند نشاندهنده یک زمین هموار باشد.
مثال:
An orbless state can indicate a flat terrain.
معنی فارسی کلمه orbless
:
حالت یا ویژگی که در آن هیچ منحنی یا کروی وجود نداشته باشد.