معنی فارسی orbulina
B1جنس پروتوزوآ دریایی که معمولاً در رسوبات اقیانوسی یافت میشود و میتواند به عنوان شاخص محیطشناسی استفاده شود.
A genus of marine protists typically found in oceanic sediments, used as indicators of environmental change.
- NOUN
example
معنی(example):
اوربولینا یک جنس از پروتیستهای دریایی است که برای مطالعه تغییرات اقلیمی اهمیت دارد.
مثال:
Orbulina is a genus of marine protists important for studying climate change.
معنی(example):
محققان از اوربولینا به عنوان نشانگر شرایط اقیانوسی استفاده میکنند.
مثال:
Researchers use orbulina as indicators of oceanic conditions.
معنی فارسی کلمه orbulina
:
جنس پروتوزوآ دریایی که معمولاً در رسوبات اقیانوسی یافت میشود و میتواند به عنوان شاخص محیطشناسی استفاده شود.