معنی فارسی orchester

B2

ارکستر به گروهی از نوازندگان موسیقی اطلاق می‌شود که معمولاً برای نواختن موسیقی کلاسیک گرد هم می‌آیند.

A group of musicians playing together, typically for classical music.

example
معنی(example):

ارکستر سمفونی زیبایی نواخت.

مثال:

The orchester played a beautiful symphony.

معنی(example):

او به ارکستر محلی پیوست تا مهارت‌های خود را بهبود بخشد.

مثال:

She joined the local orchester to improve her skills.

معنی فارسی کلمه orchester

: معنی orchester به فارسی

ارکستر به گروهی از نوازندگان موسیقی اطلاق می‌شود که معمولاً برای نواختن موسیقی کلاسیک گرد هم می‌آیند.