معنی فارسی orchic

B1

مرتبط با بیضه‌ها یا عملکرد آنها.

Relating to the testes or their function.

example
معنی(example):

مطالعات ارچی به بررسی سلامت بیضه‌ها مربوط می‌شود.

مثال:

Orchic studies involve the examination of testicular health.

معنی(example):

او در حال تحقیق در مورد هورمون‌های ارچی است.

مثال:

He is researching orchic hormones.

معنی فارسی کلمه orchic

: معنی orchic به فارسی

مرتبط با بیضه‌ها یا عملکرد آنها.