معنی فارسی order of service
B1ترتیب خدمات، فهرستی از فعالیتها یا خدماتی که در یک مراسم یا رویداد به ترتیب خاصی برگزار میشوند.
A list that outlines the structure of a ceremony or service.
- NOUN
example
معنی(example):
ترتیب خدمات مراسم عروسی به طور زیبایی چاپ شده بود.
مثال:
The order of service for the wedding ceremony was beautifully printed.
معنی(example):
هر رویدادی در ترتیب خدمات به دقت برنامهریزی شده است.
مثال:
Each event in the order of service is carefully planned.
معنی فارسی کلمه order of service
:
ترتیب خدمات، فهرستی از فعالیتها یا خدماتی که در یک مراسم یا رویداد به ترتیب خاصی برگزار میشوند.