معنی فارسی ordinary grade
B1نمره عادی، ارزیابی که معمولی و غیر استثنائی است.
A grade that is average, neither exceptional nor poor.
- NOUN
example
معنی(example):
او در ریاضیات نمره عادی گرفت.
مثال:
She received an ordinary grade in mathematics.
معنی(example):
یک نمره عادی نشاندهنده برتری نیست.
مثال:
An ordinary grade does not reflect excellence.
معنی فارسی کلمه ordinary grade
:
نمره عادی، ارزیابی که معمولی و غیر استثنائی است.