معنی فارسی ordinary ray

B1

پرتوی که در شرایط عادی و بدون اختلاط یا تغییر ناشی از مواد خاص ظاهر می‌شود.

A ray of light in normal conditions without any alterations.

example
معنی(example):

پرتو عادی در آزمایش‌های پایه فیزیک استفاده می‌شود.

مثال:

The ordinary ray is used in basic physics experiments.

معنی(example):

درک پرتو عادی به ما کمک می‌کند تا مفهوم نور را بفهمیم.

مثال:

Understanding the ordinary ray helps us grasp the concept of light.

معنی فارسی کلمه ordinary ray

: معنی ordinary ray به فارسی

پرتوی که در شرایط عادی و بدون اختلاط یا تغییر ناشی از مواد خاص ظاهر می‌شود.