معنی فارسی org

B2

سازمان، نهاد یا گروهی که برای دستیابی به اهداف خاصی تشکیل شده است.

An organization or group formed to achieve specific goals.

example
معنی(example):

سازمان در حال برنامه‌ریزی یک رویداد بزرگ در ماه آینده است.

مثال:

The org is planning a big event next month.

معنی(example):

او برای یک سازمان محیط زیستی که به پایداری اختصاص دارد کار می‌کند.

مثال:

She works for an environmental org dedicated to sustainability.

معنی فارسی کلمه org

: معنی org به فارسی

سازمان، نهاد یا گروهی که برای دستیابی به اهداف خاصی تشکیل شده است.