معنی فارسی organically
B1به شیوه‌ای که تنها از مواد طبیعی استفاده شده باشد و بدون ترکیبات شیمیایی باشد.
In a manner that uses only natural materials without chemical additives.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In an organic manner.
معنی(adverb):
In the manner of a living organism.
معنی(adverb):
As part of an organized whole.
معنی(adverb):
Inherently, naturally or constitutionally.
معنی(adverb):
From, or using organic matter.
معنی(adverb):
With regard to organic husbandry.
example
معنی(example):
انگورها به‌طور ارگانیک و بدون سموم کشاورزی رشد کرده‌اند.
مثال:
The grapes were grown organically without pesticides.
معنی(example):
این شرکت بر روی مواد به‌دست‌آمده به‌صورت ارگانیک تمرکز دارد.
مثال:
The company focuses on organically sourced materials.
معنی فارسی کلمه organically
:
به شیوه‌ای که تنها از مواد طبیعی استفاده شده باشد و بدون ترکیبات شیمیایی باشد.
