معنی فارسی organy

B1

نوعی ساز بزرگ که با استفاده از لوله‌ها صدا تولید می‌کند و معمولاً در کلیساها و کنسرت‌ها استفاده می‌شود.

A large musical instrument that produces sound by forcing air through pipes, commonly used in churches and concerts.

example
معنی(example):

ارگان‌ها صداهای غنی تولید می‌کنند که کل سالن را پر می‌کند.

مثال:

The organy produce rich sounds that fill the entire hall.

معنی(example):

آنها کنسرت را براساس قابلیت‌های ارگان طراحی کردند.

مثال:

They designed the concert around the capabilities of the organy.

معنی فارسی کلمه organy

: معنی organy به فارسی

نوعی ساز بزرگ که با استفاده از لوله‌ها صدا تولید می‌کند و معمولاً در کلیساها و کنسرت‌ها استفاده می‌شود.