معنی فارسی orgueil

B1

حس بزرگ‌منشی و خودبزرگ‌بینی، به ویژه در نحوه بیان یا رفتار فرد.

A sense of grandeur and arrogance, especially in one’s manner of expression or behavior.

example
معنی(example):

غرور او گاهی به درگیری با دوستانش منجر می‌شد.

مثال:

His orgueil sometimes led to conflicts with his friends.

معنی(example):

او با غرور صحبت کرد و دستاوردهای خود را به نمایش گذاشت.

مثال:

She spoke with orgueil, displaying her accomplishments.

معنی فارسی کلمه orgueil

: معنی orgueil به فارسی

حس بزرگ‌منشی و خودبزرگ‌بینی، به ویژه در نحوه بیان یا رفتار فرد.