معنی فارسی orientalism
C1شرق‌شناسی، مطالعه و تفاسیر مربوط به فرهنگ‌ها و جوامع شرقی.
The study of the cultures of the East, often criticized for its biases.
- noun
noun
معنی(noun):
In the figurative arts, the tendency to represent eastern subjects, to assume stylistical characteristics original of the East.
معنی(noun):
An Eastern word, expression, or custom.
example
معنی(example):
شرق‌شناسی به خاطر نوع نمایش خود از جوامع شرقی مورد انتقاد قرار گرفته است.
مثال:
Orientalism has been critiqued for its representation of Eastern societies.
معنی(example):
بسیاری از دانشمندان شرق‌شناسی را برای کشف کلیشه‌های فرهنگی مطالعه می‌کنند.
مثال:
Many scholars study orientalism to uncover cultural stereotypes.
معنی فارسی کلمه orientalism
:
شرق‌شناسی، مطالعه و تفاسیر مربوط به فرهنگ‌ها و جوامع شرقی.
