معنی فارسی oriform

B2

اوریفرم به شکل یا فرم خاصی اشاره دارد که ممکن است غیرمعمول باشد.

Having the shape or form of an orifice or opening.

example
معنی(example):

طراحی اوریفرم مجسمه را جذاب‌تر کرد.

مثال:

The oriform design made the sculpture more appealing.

معنی(example):

طبیعت اوریفرم اثر باستانی دانشمندان را مجذوب کرد.

مثال:

The oriform nature of the artifact intrigued the scientists.

معنی فارسی کلمه oriform

: معنی oriform به فارسی

اوریفرم به شکل یا فرم خاصی اشاره دارد که ممکن است غیرمعمول باشد.