معنی فارسی origenist
B2ریشهشناس، شخصی که در زمینه ریشهیابی و تاریخ متون کار میکند.
A scholar or expert who studies the origins of texts or ideas.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک ریشهشناس است که به مطالعهی ریشههای متون میپردازد.
مثال:
She is an origenist who studies the origins of texts.
معنی(example):
ریشهشناس تحقیقاتش را در کنفرانس ارائه داد.
مثال:
The origenist presented her findings at the conference.
معنی فارسی کلمه origenist
:
ریشهشناس، شخصی که در زمینه ریشهیابی و تاریخ متون کار میکند.