معنی فارسی oring
B1اورینگ، حلقه گازی یا مایع به شکل دایرهای که برای آب بندی دو سطح مورد استفاده قرار میگیرد.
A circular seal used to prevent the escape of fluids or gases.
- NOUN
example
معنی(example):
یک اورینگ برای آب بندی دو سطح به هم استفاده میشود.
مثال:
An oring is used to seal two surfaces together.
معنی(example):
باید اورینگ را در شیر آب تعویض کنید تا نشتی متوقف شود.
مثال:
You should replace the oring in the faucet to stop the leak.
معنی فارسی کلمه oring
:
اورینگ، حلقه گازی یا مایع به شکل دایرهای که برای آب بندی دو سطح مورد استفاده قرار میگیرد.