معنی فارسی ornerier
B1بدخلقتر، به معنای تحریکپذیرتر و ناراحتتر بودن.
More disagreeable or quarrelsome than usual.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در طول جلسه بیشتر از حالت عادی بدخلق بود.
مثال:
He was being ornerier than usual during the meeting.
معنی(example):
حالت بدخلقتر او همه را در مهمانی شگفتزده کرد.
مثال:
Her ornerier attitude surprised everyone at the party.
معنی فارسی کلمه ornerier
:
بدخلقتر، به معنای تحریکپذیرتر و ناراحتتر بودن.