معنی فارسی ornithine
B1اورنیتین، آمینواسیدی که در مبادلات متابولیک و سلامت کبد نقش دارد.
An amino acid that is involved in the urea cycle.
- noun
noun
معنی(noun):
An amino acid, 2,5-diaminopentanoic acid, that is not present in protein, but is an intermediate in the biosynthesis of urea.
example
معنی(example):
اورنیتین یک آمینواسید مهم برای کبد است.
مثال:
Ornithine is an amino acid important for the liver.
معنی(example):
بدن می‌تواند اورنیتین را از آرژنین تولید کند.
مثال:
The body can produce ornithine from arginine.
معنی فارسی کلمه ornithine
:
اورنیتین، آمینواسیدی که در مبادلات متابولیک و سلامت کبد نقش دارد.
