معنی فارسی ornithologically
B2به صورت علمی و دقیق در رابطه با مطالعه پرندگان.
In a manner that pertains to the study of birds.
- ADVERB
example
معنی(example):
این منطقه به طور پرندهشناسی مورد مطالعه قرار گرفت تا جمعیت پرندگان ارزیابی شود.
مثال:
The area was studied ornithologically to assess bird populations.
معنی(example):
پرندگان به طور پرندهشناسی مشاهده میشوند تا رفتارهای آنها درک شود.
مثال:
Birds are observed ornithologically to understand their behaviors.
معنی فارسی کلمه ornithologically
:
به صورت علمی و دقیق در رابطه با مطالعه پرندگان.