معنی فارسی ornithomantic

B1

وابسته به تخمین‌زنی با پرندگان، مربوط به روش‌های پیشگویی بر اساس رفتار پرندگان.

Relating to the practice of divination using birds.

example
معنی(example):

تکنیک‌های تخمین‌زنی با پرندگان بسته به فرهنگ متفاوت است.

مثال:

Ornithomantic techniques vary by culture.

معنی(example):

مناسک تخمین‌زنی با پرندگان معمولاً شامل پرندگان خاصی است.

مثال:

The ornithomantic rituals often include specific birds.

معنی فارسی کلمه ornithomantic

: معنی ornithomantic به فارسی

وابسته به تخمین‌زنی با پرندگان، مربوط به روش‌های پیشگویی بر اساس رفتار پرندگان.