معنی فارسی orogen
B2اوروژن به ناحیهای از زمین اطلاق میشود که در نتیجه فعالیتهای زمینشناسی تغییر شکل یافته است.
A geological term for a mountain range affected by tectonic forces.
- noun
noun
معنی(noun):
The rock deformed by an orogeny
معنی(noun):
A mountain pass.
example
معنی(example):
یک اوروژن، ناحیهای از پوسته زمین است که دچار چین خوردگی و گسلش شده است.
مثال:
An orogen is a region of the Earth's crust that has been folded and faulted.
معنی(example):
هیمالیا نمونهای از یک اوروژن فعال است.
مثال:
The Himalayas are an example of an active orogen.
معنی فارسی کلمه orogen
:
اوروژن به ناحیهای از زمین اطلاق میشود که در نتیجه فعالیتهای زمینشناسی تغییر شکل یافته است.