معنی فارسی oropharynges
B2اوروفارنکسها، نواحی پشت دهان که به بلع و تنفس مرتبط هستند و در انسانها ممکن است متفاوت باشند.
Plural form of oropharynx; regions behind the mouth involved in swallowing and breathing.
- noun
noun
معنی(noun):
The oral part of the pharynx, reaching from the uvula to the level of the hyoid bone.
example
معنی(example):
اوروفارنکسها در انسانها میتوانند از نظر شکل و اندازه متفاوت باشند.
مثال:
The oropharynxes in humans can vary in shape and size.
معنی(example):
پزشکان اوروفارنکسها را برای علائم بیماری بررسی میکنند.
مثال:
Doctors examine the oropharynges for signs of illness.
معنی فارسی کلمه oropharynges
:
اوروفارنکسها، نواحی پشت دهان که به بلع و تنفس مرتبط هستند و در انسانها ممکن است متفاوت باشند.