معنی فارسی orrow

B1

قرض گرفتن، گرفتن چیزی از دیگری با این وعده که آن را بعداً پس بدهید.

To take and use (something belonging to someone else) with the intention of returning it.

example
معنی(example):

من یک کتاب از کتابخانه قرض می‌گیرم.

مثال:

I will borrow a book from the library.

معنی(example):

او تصمیم گرفت کمی پول از دوستش قرض بگیرد.

مثال:

She decided to borrow some money from her friend.

معنی فارسی کلمه orrow

: معنی orrow به فارسی

قرض گرفتن، گرفتن چیزی از دیگری با این وعده که آن را بعداً پس بدهید.