معنی فارسی orthodontics
B2ارتودنسی به شاخهای از دندانپزشکی گفته میشود که به بررسی و تصحیح ناهنجاریهای دندانی و فکی میپردازد.
The branch of dentistry that specializes in the diagnosis, prevention, and treatment of dental and facial irregularities.
- noun
noun
معنی(noun):
A specialty of dentistry concerned with correcting misalignment of teeth.
example
معنی(example):
ارتودنسی شاخهای از دندانپزشکی است که به تصحیح دندانها میپردازد.
مثال:
Orthodontics is a branch of dentistry that deals with correcting teeth.
معنی(example):
او تصمیم گرفت تا به ارتودنسی بپردازد تا به بهبود لبخندها کمک کند.
مثال:
She decided to pursue orthodontics to help improve smiles.
معنی فارسی کلمه orthodontics
:
ارتودنسی به شاخهای از دندانپزشکی گفته میشود که به بررسی و تصحیح ناهنجاریهای دندانی و فکی میپردازد.