معنی فارسی orthognathic
B2جراحی یا درمانی که به اصلاح مشکلات فکی و دندانی شدید کمک میکند.
Pertaining to surgical procedures that correct skeletal and dental irregularities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عمل جراحی آرتوگناتیک میتواند مشکلات شدید فک و دندانها را اصلاح کند.
مثال:
Orthognathic surgery can correct severe jaw and teeth issues.
معنی(example):
او تحت درمان آرتوگناتیک قرار گرفت تا به بایت بهتری دست یابد.
مثال:
She underwent orthognathic treatment to achieve a better bite.
معنی فارسی کلمه orthognathic
:
جراحی یا درمانی که به اصلاح مشکلات فکی و دندانی شدید کمک میکند.