معنی فارسی orthogonality
B2تعریف کامل به فارسی: ortogonality به ویژگی یا حالت دو یا چند چیز گفته میشود که به گونهای مستقل از یکدیگر عمل میکنند یا هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند.
The state of being orthogonal; in a mathematical context, it refers to vectors that meet at right angles.
- NOUN
example
معنی(example):
در ریاضیات، ortogonality به این معناست که دو بردار نسبت به یکدیگر عمود هستند.
مثال:
In mathematics, orthogonality means that two vectors are perpendicular to each other.
معنی(example):
Orthogonality یک مفهوم مهم در تحلیل تابعی است.
مثال:
Orthogonality is an important concept in functional analysis.
معنی فارسی کلمه orthogonality
:
تعریف کامل به فارسی: ortogonality به ویژگی یا حالت دو یا چند چیز گفته میشود که به گونهای مستقل از یکدیگر عمل میکنند یا هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند.