معنی فارسی oryctognostic
B2اوریکتوگنستیک به مطالعه یا شناسایی فسیلها و آثار باستانی مربوط میشود.
Relating to the knowledge or study of fossils.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشمند علاقهای اوریکتوگنستیک به فسیلها داشت.
مثال:
The scientist had an oryctognostic interest in the fossils.
معنی(example):
مهارتهای اوریکتوگنستیک او به او کمک کرد تا انواع مختلف سنگها را شناسایی کند.
مثال:
Her oryctognostic skills helped her identify various rock types.
معنی فارسی کلمه oryctognostic
:
اوریکتوگنستیک به مطالعه یا شناسایی فسیلها و آثار باستانی مربوط میشود.