معنی فارسی oscillogram
B1نوساننگار، نمایشی گرافیکی از نوسانات سیگنالها است که بر روی کاغذ یا صفحه نمایش نمایش داده میشود.
A graphical representation of waveforms in a signal, typically produced by an oscilloscope.
- noun
noun
معنی(noun):
A record produced by an oscillograph or oscilloscope.
example
معنی(example):
یک نوساننگار موجها را به صورت بصری روی کاغذ نمایش میدهد.
مثال:
An oscillogram displays waveforms visually on paper.
معنی(example):
نوساننگار به تحلیل الگوهای سیگنال کمک میکند.
مثال:
The oscillogram helps to analyze the signal patterns.
معنی فارسی کلمه oscillogram
:
نوساننگار، نمایشی گرافیکی از نوسانات سیگنالها است که بر روی کاغذ یا صفحه نمایش نمایش داده میشود.