معنی فارسی oscules
B2اوسکیولها، جمع کلمه اوسکیول، دهانههای کوچکی در گلها که به باروری کمک میکند.
The plural form of oscule, referring to multiple small apertures in flowers.
- NOUN
example
معنی(example):
اوسکیولهای گیاه برای باروری آن بسیار حیاتی هستند.
مثال:
The oscules of the plant are crucial for its reproduction.
معنی(example):
ما در کلاس گیاهشناسیمان به بررسی اوسیولهای مختلف پرداختیم.
مثال:
We studied the various oscules in our botany class.
معنی فارسی کلمه oscules
:
اوسکیولها، جمع کلمه اوسکیول، دهانههای کوچکی در گلها که به باروری کمک میکند.