معنی فارسی osmometer

B1

اوسمومتر ابزاری است که برای اندازه‌گیری غلظت ذرات حل شده یا اسمولالیته به کار می‌رود.

An osmometer is an instrument designed to measure the osmotic pressure of a solution.

noun
معنی(noun):

Any of various devices used to measure osmotic pressure.

example
معنی(example):

اوسمومتر ابزاری است که برای اندازه‌گیری اسمولالیته استفاده می‌شود.

مثال:

An osmometer is an instrument used to measure osmolality.

معنی(example):

آزمایشگاه از یک اوسمومتر برای تجزیه و تحلیل دقیق نمونه‌ها استفاده کرد.

مثال:

The lab used an osmometer to analyze the samples accurately.

معنی فارسی کلمه osmometer

: معنی osmometer به فارسی

اوسمومتر ابزاری است که برای اندازه‌گیری غلظت ذرات حل شده یا اسمولالیته به کار می‌رود.